سیزده به در

هیچ وقت سیزده به در سبزه گره نزدم.یعنی اعتقادی نداشتم که با سبزه گره زدن بخت باز میشه و این حرفها. هیچ وقت هم انگیزه رفتن به دامان طبیعت رو در این روز نداشتم. چون اینقدر همه جه شلوغ میشه که حال آدم از این شلوغی بهم میخوره.

*** *** ***
از روز سیزده فروردین خوشم نمیامده و نمیاد. چون روز بعدش باید رفت مدرسه یا دانشگاه یا سر کار.
زمانی که درس میخوندم 2 شب در سال بود که تا ساعت سه نصفه شب خوابم نمیبرد. یکی بعد سیزدهم فرودین و یکی بعد 31 شهریور. از ساعت 10 شب میرفتم تو رختخواب تا بلکه بتونم صبح زود بیدار بشم ، اما تا ساعت سه خوابم نمیبرد . تو رختخواب بیدار بودم و گوسفند میشمردم.
حالا اگه 14 فروردین و اول مهر به جمعه میخورد، این کابوسها کمی به تعویق می افتاد اما به هرحال باید این شبها رو میگذروندم.

البته یه شب دیگه رو هم باید به این شبهای خاص اضافه کرد و اونهم شب امتحان جنین شناسی بود که تا ساعت سه خوابم نبرده بود و نهایتا بیدار شدم مامانمو صدا زدم تا پیشش بخوابم بلکه خوابم ببره!

  • Digg
  • Del.icio.us
  • StumbleUpon
  • Reddit
  • RSS

2 نظرات:

مصطفی گفت...

حالگیری ترش وقتیه که 13 جمعه باشه
رفیق من که به سیزده بدر میگه " سیزده به سگ " !!

خدا سلامتی بده به همه مون

امید(هنر هفتم) گفت...

13 به در به من خیلی خوش گذشت...