شادروان

دوست داری وقتی مردی روی سنگ قبرت چی بنویسن؟
این سوالی بود که در برنامه صندلی داغ از مهمان برنامه پرسیده میشد. یادمه یکی از قسمتهاش که یه قاضی مهمان برنامه بود، شعری خوند و گریه کرد و از مجری خواست این تیکه رو حذف کنن که نکردن!
ولی مطمئنا تو هر شعری هم از قبل سفارش بدی، اول اول اون بالا مینویسن شادروان.(البته بعد شعر هم مینویسن.این به سلیقه مرحوم ربط داره!) حالا چرا برای خانوما نمینویسن شادروانه جای بسی سواله!!!
وقتی مرحوم بشه مرحومه، شادروان هم باید بشه شادروانه! شاید هم گفتن مردم یاد خاله شادونه میفتن و بهتره بگن شادروان!
بچه که بودم یه روز که رفته بودیم قبرستان، روی سنگها رو نگاه میکردم و میخوندم. بگذریم از اینکه از بچگی خوشمون نمیامد روی سنگ قبر راه بریم و فکر میکردیم مرده له میشه!
بعد دیدن سنگهای قبر، از مامانم پرسیدم: اینها همشون با هم فامیلن؟
مامان گفت چطور مگه؟
من گفتم: آخه برا همشون نوشته شادروان!
مامان خندید و توضیحی داد که من اون موقع متوجه ماجرا نشدم.
هنوز هم که هنوزه سر این ماجرا منو مسخره میکنن و میگن تو از همون موقع آی کیو بودی!
اینکه چرا حالا یاد این خاطره افتادم، خودمم نمیدونم. ولی بد نیست گهگداری به روی دیگه سکه هم فکر کنیم...

  • Digg
  • Del.icio.us
  • StumbleUpon
  • Reddit
  • RSS

11 نظرات:

ُsadeh.forever گفت...

نکته خیلی جالبی بود ...
خوبه بهش فکر کنیم ...
دوست داشتی به منم سر بزن

ژان والژان گفت...

اصلا" دوست ندارم سنگ رو از اون حالت اولیه در بیارن و یه سنگه جدید بندازن ..

امید(هنر هفتم) گفت...

نکته جالبی بود...درسته.
راستی روی سنگ قبر نمیشه اسپانسر قبول کرد؟؟!!!!

اردلان گفت...

سلام
جالب بود.مخصوصا اون تیکه که رو سنگ قبر های راه بری مرده بی چاره له کیشه. منم همچین حسایی داشتم و همش زیگ زاگی رد میشدم

عباس گفت...

سلام
پست جالبی بود.
من الان هم بعد از بیست و هشت سال روی قبرها راه نمی رم...
و
همه مرده ها در گورستان از تعجب سکته کردند!!!!
تازه وارد به مرگ طبیعی مرده بود....

باراني گفت...

سلام
همه نوشتن جالب من مي گم جذاب
منم هر وقت ره به قبرستون مي برم به خاطر احترام به مرده هايي كه مردشون مرده روي قبر مردشون پا نمي ذارن شايد خوشش نياد اونوقت قضيه سيخه پيش مياد.
وقتي بچه بودم منم فكر مي كردم تمام آژانس هاي املاك فاميلن چون رو سر در همشون نوشته بود معاملات ملكي .

sadeh.forever گفت...

مرسی دوست جونم به من سر زدی
کلی خوشحالم کردی
منتظرت هستم ...

???? گفت...

سلام
جای بسی فکر و.....
((منو بگیر ازاین روزای دربه در ازاین ،روزا،ازاین شبا بی ثمر منوببر به خاطرات رفته اون روزایی که تو جا گذاشتی پشت سر))

باراني گفت...

سلام
(روم به ديفار بلند چين تاپاله)يه وقتي يه كسي رو يه قبري ريده بود مردهه هم كه بهش بر خورده بود يه سيخ رو به نقطه صفر طرف حواله كرد بود اين موضوع سيخه بود.
خوشحاليم باعث شادشدن لحظه اي از زندگيتان شده ايم
البته بيشتر به متن هاي تبليغي مي خوره نهههه!مادربزرگ!

مصطفا گفت...

من ميگم بنويسن:

مانده برجاآتشي از كاروانم
زين پس محزون و خاموشم
...

عباس گفت...

گم می شوی و در هیاهوی غریب کاغذ هایت
مدفون می شوی
بی انکه حسی تازه در تو جوانه بزند
خزان می شوی بی هیچ برگی برای زرد شدن
و هنوز بوی اب می دهی که آوند هایت می خشکد

سلام عزیز
زیبا بود.
سری بزن[گل]