عیدی امسال چند تومنه؟

در زمانهای کودکی ما ، قبل شروع سال جدید  ( میگم زمان ما چون الان دوره زمونه عوض شده و بچه ها به هیچ عیدی راضی نمیشن) ، اکثر بچه ها شوق و ذوق اینو داشتن که با پول عیدیشون چی بخرن. به مادر پدرها میگفتن شما نرخ رو ببرید بالا تا بقیه هم مجبور بشن بالا بدن. وقتی هم که عید دیدنی های سال جدید شروع میشد، هرچی عیدی میگرفتن توی یه کاغذ مینوشتن و به دور پولها چسب میزدن. تا بدونن کی چقدر داده.
پایان هر روز هم پولهارو میشمردن تا ببینن چقدر کاسب شدن! بزرگترها میگفتن اگه زیاد بشمرید کم میشه ها !  پایان عید هم با پولی که گرفته بودن تصمیمشونو برای خرید نهایی میکردن.
شعار بچه ها این بود که : سال نو  پول نو    سال کهنه  پول کهنه
اگه کسی پول  تا خورده بهشون عیدی میداد تو ذوقشون میخورد و اون رو به رسمیت نمیشناختن. کوچکترها که از حساب و کتاب چیز زیادی سر در نمیاوردن حاضر نمیشدن که مثلا دو تا صد تومنی رو با یه دویست تومنی عوض کنن.( خواستم بگم هزار تومن خورد رو با یه اسکناس هزار تومنی عوض کنن که یادم افتاد اون موقع که بچه بودیم نه جمع عیدیهامون هزار تومن میشد و نه اسکناس هزاری وجود داشت)
سالی که سکه بیست و پنج تومنی به بازار اومدٰ خانواده ما اونسال 25 تومنی به همه عیدی داد. چون وقتی پول جدیدی به بازار میمامد مدتی طول میکشید تا دست به دست بشه و همه رنگ و لعاب و طرح پول جدید رو از نزدیک زیارت کنن. برا همین از طرفی از دیدن این سکه جدید ذوق کرده بودن و از طرف دیگه به خاطر کم بودن مقدارش مسخرمون کردن!
بعد عید، در کلاس درس هم بچه ها پز میزان عیدی که گرفته بودن رو میدادن ومثلا میگفتن پدر بزرگ من بیست هزار تومن بهم عیدی داده ( زمانی که ما دویست تومن میگرفتیم بعضیها بیست هزار تومن میگرفتن! البته بخشی از حرفهاشون هم خالی بندی بود ) وقتی هم یکی جمع عیدیهاش کم بود مجبور بود برای ضایع نشدن چند تومنی روی جمع عیدیهاش بکشه و بگه مقلا فلان قدر گرفتم.

درسته که الان که سنمون بالاتر رفته شوق و ذوقمون حتی برای عید دیدنی کم شده ولی باز هم اگه یه کسی عیدی بده خوشحال میشیم. اما بچه کوچیک های امروزی اینقدری بریز بپاش داشتن که هیچ هدیه ای به مناسبت عید خوشحالشون نمیکنه.
خوش به حال خودمون که دلمون به اسکناس صاف و تا نخورده پنجاه تومنی خوش بود و هیچ دغدغه دیگه ای نداشتیم...

  • Digg
  • Del.icio.us
  • StumbleUpon
  • Reddit
  • RSS

4 نظرات:

مصطفا گفت...

کوچیک بودیم بابام یه دایی داشت یه سال عید یه سکه 5تومنی داد و یه اسکناس 20 تومنی!
داداشم گفت من پول آهنیه رو میخوام .. اسکناسه هم به من رسید

...
ما رومون نمیشد عیدی بگیریم .. خجالت میکشیدیم و تعارف میکردیم ولی الان به قول تو زمونه عوض شده .. دوسه سال پیش بابام به یکی ازبچه های فامیل عیدی داد .. پولو که گرفت گفت "کمه" !!

ندا گفت...

سلام
نثر قشنگی دارید...خواندنی بود…
بچه که بودم پدربزرگم یا همون باباجون به نوه ها هزار تومنی عیدی میداد...یادمه اون روزا تو عوالم بچگی رنگ صورتی اسکناسو بیشتر دوست داشتمو گیر میدادم به من 500تومنی بدن..بزرگتر که شدم و فهمیدم چه کلاهی سرم رفته خیلی سوختم..

باز کن نغمه ی جانسوزی از آن ساز امشب

تا کنی عقده ی اشک از دل من باز امشب

دوست داشتی به وب من هم سر بزن.خوشحال می شم اجازه بدی لینکت کنم

Unknown گفت...

من بیشترین عیدیم 35 هزار تومن بود سال 82

خیلی حال کردم

باراني گفت...

سلام
مهم نيست عيدي چند تومن باشه
مهم اينه كه هر چي هست درحد تيم ملي باشه كه آبرومون نره!