کتابهای کودک دهه 60-70 همانند این دوره زمونه توسط ناشران مختلفی چاپ می شد. اما مشهورترین ناشر، "کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان" بود که هم کتابهاش در کتابفروشیها موجود بود و هم میشد اشتراک کتابهارو گرفت تا هر چند وقت یکبار کتاب با پست بیاد دم خونه.
کتابهای کانون پرورش در گروههای سنی مختلف دسته بندی شده بود: الف، ب، ج،د،ه .
وقتی کسی تصمیم میگرفت کسی رو اذیت کنه میگفت تو گروه سنی الف هستی!
کتابهای کانون، از استاندارد بالاتری در همه زمینه ها برخوردار بود.
یکسری از کتابهای هم که توسط ناشران متفرقه عرضه می شد، یکسریش در کتابفروشی ها عرضه میشد و یکسریش خاص دکه های روزنامه فروشی بود. مثل نمونه زیر:
ازمیان ناشرین کتابهای نوجوانان در آن زمان می توان به انتشارات بنفشه و سپیده اشاره کرد.
"انتشارات سپیده" با چاپ کتابهای رمان نویسان مشهور جهان همچون: مارک تواین، ویکتور هوگو، چارلز دیکنزو ...، به خوبی توانسته بود میان نوجوانان جایگاه خودشو پیدا کنه.
انتشارات سپیده با در نظر گرفتن تنوع طلبی نوجوانان، کتابهاشو با جلد گالینگور و طرحهای زیبا از محتوای داستان عرضه می کرد. یکی از ویژگیهای این ناشر و همچنین برخی ناشران دیگه این بود که عکس جلد سایر کتابهاشونو هم در پشت جلد چاپ میکردن که باعث میشد با خرید یه کتاب، تشویق به خرید کتابهای دیگه هم بشه.
کتابهای کانون پرورش در گروههای سنی مختلف دسته بندی شده بود: الف، ب، ج،د،ه .
وقتی کسی تصمیم میگرفت کسی رو اذیت کنه میگفت تو گروه سنی الف هستی!
کتابهای کانون، از استاندارد بالاتری در همه زمینه ها برخوردار بود.
یکسری از کتابهای هم که توسط ناشران متفرقه عرضه می شد، یکسریش در کتابفروشی ها عرضه میشد و یکسریش خاص دکه های روزنامه فروشی بود. مثل نمونه زیر:
ازمیان ناشرین کتابهای نوجوانان در آن زمان می توان به انتشارات بنفشه و سپیده اشاره کرد.
"انتشارات سپیده" با چاپ کتابهای رمان نویسان مشهور جهان همچون: مارک تواین، ویکتور هوگو، چارلز دیکنزو ...، به خوبی توانسته بود میان نوجوانان جایگاه خودشو پیدا کنه.
انتشارات سپیده با در نظر گرفتن تنوع طلبی نوجوانان، کتابهاشو با جلد گالینگور و طرحهای زیبا از محتوای داستان عرضه می کرد. یکی از ویژگیهای این ناشر و همچنین برخی ناشران دیگه این بود که عکس جلد سایر کتابهاشونو هم در پشت جلد چاپ میکردن که باعث میشد با خرید یه کتاب، تشویق به خرید کتابهای دیگه هم بشه.
2 نظرات:
وای ماهم چندتا ازینایی که عکساشونو گذاشتی داشتیم ... الانم باید باشن
چه خوبه که به نکته هایی مث همون الف ب ج ... اشاره میکنی
۰٫ سلام. هر چی خواستم این نظرمو توی “کافه شکلات” بذارم، نتونستم، گفتم کجا از اینجا بهتر. اگه دوس داشتی، برش دار، بذار اونجا، “الی” جان:
۱٫ سلام.
۲٫ خوش به حالت، “الی” جان.
من که از گذشته م هیچی ندارم. اصلاً از همون اول چیزنگه دار نبوده م و گاهی از این اخلاق خودم خیلی لجم می گیره.
۳٫ این نوشته های اخیرت به علاوه ی عکس ها بیش از پیش خاطره انگیز بود و آدم رو می بره تو رؤیا. دست گلت درد نکنه، دوست جون.
ارسال یک نظر