خاطرات ما و کتابهای دهه 70-60- بخش چهارم( کتابهای مطرح کودکان)



در این قسمت میپردازیم به برخی از کتابهای معروف و شناخته شده دهه 60-70 .

کتابهای خردسالان و  کودکان:

یادمه کلاس اول دبستان که بودم یکی از روزهایی که در مدرسه بهم کتاب جایزه دادن، وقتی اومدم خونه دیدم اولین کتاب از کانون پرورش فکری برام ارسال شده. اون کتاب " دویدم و دویدم " بود. همون شعر معروف که در اون زمان بیشتر بچه ها حفظ بودن و تکرار میکردن:
دویدم و دویدم         سر کوهی رسیدم
دو تا خاتون رو دیدم  یکیش به من اب داد    یکیش به من نان داد 
نان رو خودم خوردم    آب رو دادم به زمین ...

http://pafa7.persiangig.com/image/Nostalgia-cafe%20chocolati/Book/Book%20old%20%2816%29.jpg




یکی از بازیهایی که برای سرگرم کردن بچه ها استفاده میشد، بازی " یه مرغ دارم روزی یه تخم میکنه " بود.حالا یا دو نفری بازی میکردن و یا با روش اصلیش. روش اصلی اینجوری بود که چند نفر هر کدوم یکی از اعداد رو برا خودشون انتخاب میکردن و نفری که بازی رو شروع میکرد میگفت یه مرغ درام روزی یه تخم میکنه. نفری که شمارش یک بود میگفت چرا یکی؟ اون یکی میگفت پس چند تا ؟ و همینطور بازی ادامه پیدا میکرد تا اینکه اون شخصی که شمارش خونده شده بود عکس العمل نشون نمیداد و از بازی کنار میرفت یا به اصطلاح میسوخت...
http://pafa7.persiangig.com/image/Nostalgia-cafe%20chocolati/Book/Book%20old%20%2811%29.jpg

از کتابهای دیگه خردسالان و کودکان میتونیم به کتابهایی که برای یاددادن " سلام " بود اشاره کنیم. کتابهایی که سعی داشت به نوگل نشکفته ادب یاد بده!



یا مثلا کتاب "دالی" که از بازی های مخصوص خردسالان بود که می خواستن با دالی کردن بخندوننش!


اگه یادتون باشه قبلا در مطلب " همه نقاشیهای مادرم" گفته بودم که یه طرح از کتابی بود که فقط بلد بودم اونو بکشم که البته در آخر جلسه نسخه ای که مامان برام کشیده بود رو به معلم مدرسه میدادم! این کتاب "چهار فصل" همون کتابه و طرح فصل تابستون همون نقاشی همیشگی من و مامانمه !


http://pafa7.persiangig.com/image/Nostalgia-cafe%20chocolati/Book/Book%20old%20%2810%29.jpg

http://pafa7.persiangig.com/image/Nostalgia-cafe%20chocolati/Book/Book%20old%20%283%29.jpg

بخشی از کتابهای خردسالان و کودکان رو کتابهای شعر تشکیل میداد. که معمولا  با تصاویر جذابی همراه بود. برای نوگلهای نشکفته که  پدرمادر کتاب میخوندن و برای بچه های باسواد هم این مسئولیت به عهده خودشون بود.

http://pafa7.persiangig.com/image/Nostalgia-cafe%20chocolati/Book/Book%20old%20%2812%29.jpg

جیک جیک مستونت بود  فکر زمستونت بود؟

یکی از ضرب المثلهایی که از بچگی تو گوش ما خونده شد همین عبارت بالا بود. پدرمادر معمولا داستان  " مورچه و زنجره " رو برامون میگفتن که مورچه به فکر روزهای سخت و سرد زمستونه و از الان باید به فکر تهیه غذا برای زمستون باشه.
( باورتون نمیشه ولی من تازه امسال متوجه شدم که در فصل سرد به سختی میتونی یه مورچه تو حیاط پیدا کنی! حتی معلوم نیست مگسها شبها کجا استاد میشن!!!
چون هر وقت تو حیاط برای گربه غذا میبردم بعد از حیف و میل شدن غذا توسط گربه، اول مورچه ها تشریف میاوردن و بعد هم مگسها! اما در زمستون امسال نه مورچه ای دور غذا جمع شد و نه مگس!

http://pafa7.persiangig.com/image/Nostalgia-cafe%20chocolati/Book/Book%20old%20%2818%29.jpg

داتسان " روباه و کلاغ " هم معرف حضور همه هست. همون داستان که " زاغکی قالب پنیری دید و ... "
این داستان یا به صورت نثر و یا به صورت نظم در کتابهاچاپ می شد.

http://pafa7.persiangig.com/image/Nostalgia-cafe%20chocolati/Book/Book%20old%20%284%29.jpg

در قسمت قبلی از مطالب اشاره ای داشتم به کتابهای موجود در دکه های نارنجی روزنامه فروشی ها و همچنین تصاویر سایر کتابهای ناشرین در پشت جلد کتابها. نمونه های زیر هم گویای این مطلب هستند

http://pafa7.persiangig.com/image/Nostalgia-cafe%20chocolati/Book/Book%20old%20%2830%29.jpg


http://pafa7.persiangig.com/image/Nostalgia-cafe%20chocolati/Book/Book%20old%20%2827%29.jpg


گفته بودم که " حمید عاملی" نویسنده و گوینده کتاب - نوارها هم هست. داستان " نخودی " که یکی از داستانهای معروف و محبوب اون زمان بود هم توسط مرحوم " حمید عاملی " نوشته شده بود. داستانهای نخودی در چند جلد منتشر شده بود که هر کدوم در باره شخصیتی به نام نخودی بود که در هر کتاب نکات  جدیدی برای زندگیش  یاد میگرفت و آدم می شد


  • Digg
  • Del.icio.us
  • StumbleUpon
  • Reddit
  • RSS

4 نظرات:

tvi گفت...

به به عجب دورانی داشتیدا؟
یادش بخیر. نه؟
ممنون

باران گفت...

سلام
ما اومديم نبودي
بازم دمت گرم كه مارو فراموش نكردي
قضيه از اين قراره كه امام جمعه موقتي تهران صدوقي فرموده كه بدحجابي باعث زلزله ميشه به همين خاطر خانم جن كه از عوامل ايادي استكباره يه گروه تو فيس بوك زده كه قراره اعضاي اين گروه تو يه روزي چاك سينه هاشون رو بيرون بندازن و راهپيمايي كنن ببينن زلزله ميشه يا نه! البته شما هم مي تونيد به سينه چاكان سينه ستبر بپيونديد اعضاش از 120 هزار هم بيشتر شده.
وبلاگت هم راحتر شده
ديگه ديگه ... نمي دونم همينا رو داشتم

؟؟؟؟ گفت...

((به همه عشق بورز ،به تعدادکمی اعتماد کن و به هیچ کس بدی نکن./شکسپیر))

الهام گفت...

با دیدن شعر دویدمو دویدم انگار برگشتم به بچگیام.جالب بود ممنون